خیانتهای سلمان فارسی به ایران!
بسم الله الرحمن الرحیم
موارد منتسب به جناب سلمان با استنادات تاریخی رد شده و ایشان افتخاری برای هر ایرانی و تمام انسانهای آزاده می باشند
متن و پاسخ شایعه
متن شایعه
"خیانت سلمان به ایران:
پس از درگذشت پیامبر اسلام , در زمان \"عمر بن خطاب\" او به یاری لشگر اعراب تدارک و استراتژی یک جنگ و حمله به ایران را طرح ریزی کرده و نقاط ضعف و حساس سپاه ایران را به اطلاع خلیفه عمررسانید و از آنجا که از صحابه ی نزدیک پیامبر بود جایگاه ویژه ای نزد عمر داشت.در جنگ تیسفون اعراب به راحتی بر دژ و خندقهای شهر تیسفون فائق آمدند. پس از جنگ و بازگشودن کتابخانه ها سلمان عمر را از محتوای تمام کتابها آگاه ساخت و این جمله از زبان عمر برخاست : (هر آنچه در این کتابهاست یا در قرآن هست که دیگر نیازی به آن نیست. یا در قران نیست که کفر است. پس همه ی این کتابها را بسوزانید ! ) \"به نقل از تاریخ طبری\" سلمان در جنگهای قادسیه و نهاوند و فتح تیسفون و مدائن فرمانده ی سپاه اعرا ب بود و از تمام نقاط ضعف و قوت سپاه ایران اطلاع داشت اعراب که از دیدن فیل ها در سپاه ایران به وحشت آمده بودند به پیشنهاد سلمان که نقطه ضعف فیلها زیر شکم و خرطوم آنهاست ! با سنگ به جان فیلهای سپاه ایران افتادند و آنها را سرنگون کردند. پس از فتح مدائن او درفش کاویانی و فرش بهارستان (فرش معروف منسوب به خسرو پرویز که تار و پودی از ابریشم و طلا و نقره داشت و مزین به جواهرات گرانبها) و تاجهای پادشاهان را که پنهان شده بود تقدیم اعراب کرد. صدمات جبران ناپذیر حمله اعراب و همچنین به یغما رفتن میراث گرانبهای ایران ونابودی بسیاری از دودمان های ایرانی و به فروش رفتن دختران و زنان ایرانی بعنوان کنیز در بازار برده فروشان عربستان (حجاز) یعنی حقارتی که ایران درهیچ دورانی آنرا به خود ندیده بود همه و همه حاصل کینه توزی و خیانت سلمان به میهن خویش بود و بس ! وگرنه اعراب تازی هرگز خواب فتح ایران را هم نمیدیدند. یکی از اصلی ترین علل حمله ی اعراب اختلاف میان دربار و حکومتیان بود و ضعیف شدن قلب سپاه بدلیل جنگ ۲۷ ساله با دولت بیزانس (یونان ) که اینهم توسط سلمان به اطلاع عمر بن خطاب رسیده بود ! سرانجام سلمان:پس از فروکش کردن جنگ ,سلمان فارسی (روزبه) حکومت تیسفون را در دست گرفت . وی با دیدن جنایات فجیع اعراب و پیامدهای خیانت وی در حق هموطنان بی گناهش که حاصل کینه توزی او با دربار بود اندوهناک گشت و در پی جبران برآمد ولی دیگردیر شده بود. وی تا پایان عمر را در این اندوه سپری کرد و وصیت کرد تا پس از مرگ جسدش رادر دروازه ی تیسفون که محل رفت و آمد بود دفن کنند تا با گذر کردن مردم ازروی قبرش به آرامش برسد و جبران خیانتش شده باشد. با شنیدن این داستان و همچنین داستان حمله ی اسکندر که آن نیز با خیانت یک ایرانی سبب پیروزی اسکندر گشت , این تاریخ است که به ما یادآور می شود که ایرانیان همیشه قربانی خیانت خود بوده اند !و این بود داستان تلخ مردی که ایرانیان به او افتخار می کنند و او را اسطوره "….
پاسخ شایعه
افرادی چون سلمان فارسی با حضورشان در این فتوحات عملا باعث شدند که بسیاری از کارشکنیها و اعمال خلاف انسانیت و مسلمانیت از بین برود چراکه اگر سلمان چنین اقدامی را نمی کرد و کار به دست عناصر تندروی دستگاه غاصب حاکم می افتاد معلوم نبود چه بلایی سر ایرانیان می آمد. علاوه بر اینکه حضور برخی خواص و شیعیان در راس قدرت می توانست تا حدی به اعتلا و زنده نگه داشتن آرمانهای ائمه اطهار و پیامبر اکرم(ص) کمک کند چنانچه نقل شده سلمان فارسی با الهام از شیوۀ پیامبر(ص) مسجد را مرکز تعلیم، تربیت، تزکیه، هدایت و پایگاه فعالیت های اجتماعی ساخته بود و خود در مسجد برای مردم سورۀیوسف را تفسیر می کرد تا در سایۀ آن، مردم با درسهای عفت، صداقت و شیوۀ درست حکومت آشنا شوند.( ابن سعد، طبقات الکبری،ج 4 / 79 – 80)
1. اصل لشکرکشی های خلفا به دلیل غصب خلافت مورد قبول نیست و حضرت علی(ع) و فرزندانشان در هیچکدام شرکت نداشتند ؛ اما حضور برخی یارانشان چون جناب سلمان در این جنگها ، بدلیل پیشگیری از رفتارهای افراطی و خارج از قواعد اسلامی از سوی سپاه خلفا با مردم سرزمینهایی همچون ایران بوده است . سلمان هم بخاطر نگرانیهایی که برای مردم سرزمینش ایران داشت در این لشکرکشیها بود.
3. دلایل اصلی استقبال مردم ایران از مسلمانان و شکست ساسانیان :
* ظلم ، ستم و فساد شدید دستگاه حکومتی
* سختگیری شدید به قاطبه مردم در حکم نوکران حکومت
* اختصاص همه امتیازات مادی و معنوی به طبقه حاکم و ثروتمند
4. سلمان فارسی با خیرخواهی و تدبیر خود از خونریزی و جنگ جلوگیری نمود و دو شهر مدائن و تیسفون که سالها پایتخت ساسانیان بود، بدون درگیری تسلیم لشکر اسلام شدند .
5. قوانین اسلام و سیره پیامبر رحمت (ص) مسلمانان را مجاز به کشتار و تعدی و ستم در جنگها نمی داند و رفتار آنها بر همین مبنای دینی بوده که این مورد در آیات و روایات مشهود است و در تاریخ نیز ذکر شده است.
6. فتح کتابخانه ها و آتش زدن کتاب ها در این جنگ واقعیت ندارد !
* تاریخ اصل وجود کتابخانهای را در آن زمان ایران ضبط نکرده چه رسد به آتش زدن.
* تا قرن هفتم (حدود ۶۰۰ سال پس از فتح ایران) ، در هیچ مدرکی سخن از کتابسوزی مسلمین نیست و اولین بار درقرن هفتم بدون سند طرح شد و اعتبار تاریخی ندارد.
* حرکت شعوبیگری که به حرکتی ضد عرب بدل شد کتابها در معایب عرب نوشتند . اگر چنین نقطه ضعف بزرگی وجود داشت ، محال بود شعوبیه که در قرن دوم هجری اوج گرفته بودند دربارهاش سکوت کنند.
* در ایران ساسانی آثار علمی و ادبی هم بوده که از بین رفتن برخی از آثار بدلیل تحول اندیشه مردم با ورود تفکر و آثار غنی دوره اسلامی بوده است .
7. فرمانده سپاه اعراب در جنگ با حکومت ساسانی و فتح ایران ، سعد بی ابی وقاص بود نه جناب سلمان!
8. از چهار مورخی که ماجرای فرش بهارستان را ذکر کرده اند سه نفر یعنی: ابن اثیر، ابن کثیر و ابن خلدون ماجرا را از نفر چهارم یعنی ابن جریر (طبری) نقل نموده اند و طبری در دو روایت از سیف بن عمر آن را نقل نموده ؛ در حالیکه علمای رجال اهل سنت به شدت سیف را تضعیف کرده و برخی او را متهم به حدیث سازی و حتی زندقه نموده اند ! پس ماجرا فاقد اصالت است.
9. در رد ادعاهای شبهه همین بس که استقبال چشمگیر و با احترام ایرانیان در زمان بازگشت مجدد وی و استانداری مدائن ، رفتار با یک خائن به نوامیس و عزتشان نبوده ؛ بلکه در جایگاه تکریم ایشان حتی در برابرش به خاک می افتادند که وی ایشان را نهی می نمود و در میانشان بدون محافظ تردد داشت.
10. بیزانس پایتخت روم شرقی بوده ، نه یونان ! و گزارش ضعف ساسانیان توسط عمال حکومت به خلفا می رسید ، نه توسط سلمان که با دستگاه خلافت ارتباطی نداشت .
12. از سلمان فارسی کرامات بسیاری نقل شده که بیانگر مقام معنوی بالای وی می باشد ؛ پیشگویی حوادث آینده ؛ استجابت دعا ، بروز کارهای اعجازگونه و ...
13. رهایی اجداد ما از منجلاب ادیان تحریف شده آن دوران و ایجاد زمینه رشد و هدایت ما ، مرهون تلاشهای جناب سلمان است .
در عظمت و شرافت این اسطوره انسانهای آزاده همین بس که
پیامبر (ص) فرمودند : سلمان از اهل بیت ماست .
منبع: shayeaat.ir
مختصری از سلمان فارسی
سلمان فارسى یکى از مشهورترین صحابه پیامبر خدا «صلى الله علیه وآله» و از شخصیتهاى بسیار بزرگ اسلام است. وى اصالتا ایرانى و دهقان زادهاى(در این برهه زمانی مراد از دهقانان حاکمان محلی است. کسانی که: عهدهدار جمع آوری مالیات بودند و به گونهای بر مناطقی از کشور حکومت میکردند. برای کسب اطلاع در مورد این واژه در این عصر میتوانید ر.ک: حسین مفتخری و حسین زمانی، تاریخ ایران از ورود مسلمانان تا پایان طاهریان، تهران، سمت، 1381)
از ناحیه «جى» اصفهان یا کازرون و یا رامهرمز(در خوزستان) بوده است.
نام اصلى اش«ماهبه» یا «روزبه» و نام پدرش «خوشبودان یا بوذخمشان اسپهانی» است.
( دایره المعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر, حاج سید جوادی و دیگران، تهران، نشر شهید سعید محبی، 1381, ص262)
در حدود سالهای 570 میلادی به دنیا آمده و در سال 653 میلادی مقارن با 33 قمری و طبق نقلی در سال 35 قمری و در ایام حکومت عثمان(قرطبی، الاستیعاب، ج2، ص 197) در شهر مدائن دیده از جهان فروبست.